آشنایی با BPM
مدیریت فرآیند کسب و کار و یا Business Process Management (BPM) رشته ای در مدیریت عملیات است که در آن افراد از روشهای مختلفی برای کشف، مدل سازی، تجزیه و تحلیل، اندازهگیری، بهبود، بهینه سازی و اتوماسیون فرآیندهای تجاری استفاده میکنند. BPM ترکیبی از روشهای مورد کاربرد برای مدیریت فرآیندهای تجاری یک شرکت است. فرآیندها میتوانند به شکل ساختار یافته و دارای قابلیت تکرار یا بدون ساختار و متغیر باشند.
مدیریت فرآیندهای تجاری در اکثر سازمانها یک چالش بزرگ است. بسیاری از صاحبان مشاغل تصور میکنند که BPM هزینه هنگفتی است یا فقط فرآیندهای عظیم، ارزش این مدیریت را دارند. با این حال، BPM بدون توجه به اندازه کسب و کار شما مهم است. در این مقاله، یک راهنمای کامل برای مدیریت فرآیندهای کسب و کار شما با کمک اتوماسیون آورده شده است. به منظور کسب اطلاعات بیشتر، لطفا تا انتهای متن با ما همراه باشید.چنانچه مدیریت برنامه با مدیریت گروهی از پروژههای وابسته مرتبط باشد، میتواند از مدیریت برنامه متمایز شود. از دیدگاه دیگر، مدیریت فرآیند شامل مدیریت برنامه است. در مدیریت پروژه، مدیریت فرآیند استفاده از فرآیندی قابل تکرار برای بهبود نتیجه پروژه است.
تمایزهای کلیدی بین مدیریت فرآیند و مدیریت پروژه، تکرارپذیری و قابل پیش بینی بودن است. اگر ساختار و توالی کار منحصر به فرد باشد، پس یک پروژه است. در BPM، توالی کار با توجه به شرایط، قوانین تجارت و غیره میتواند از نمونهای به نمونه دیگر متفاوت باشد. نکته کلیدی قابل پیش بینی بودن آن است، ما همه آنها را از قبل میشناسیم و شرایط انجام مسیر را درک میکنیم.
مدیریت فرآیند تجارت، فرآیندها را، داراییهای مهم سازمان میشناسد که برای اعلام و ارائه محصولات و خدمات به همراه ارزش افزوده به مشتریان، باید مدیریت شده و توسعه یابد. ISO 9000 رویکرد فرایند مدیریت یک سازمان را ارتقا میدهد. هنگام توسعه، پیادهسازی و بهبود اثربخشی سیستم مدیریت کیفیت، جهت افزایش رضایت مشتری از طریق تأمین نیازهای مشتری، اتخاذ رویکرد فرآیند را ترویج میکند.
طرفداران BPM همچنین ادعا میکنند که این روش میتواند از طریق فناوری پشتیبانی یا فعال شود. به همین ترتیب، بسیاری از مقالات و محققان حوزه مدیریت فرآیند کسب و کار، به طور مکرر درباره BPM از یکی از دو دیدگاه مردم و یا فناوری بحث میکنند. BPM پردازش تجارت را با خودکار کردن گردش کار ساده میکند. در حالی که RPA با ثبت مجموعهای از فعالیتهای تکراری که توسط انسان انجام میشود، وظایف را خودکار میکند. سازمانها برای دستیابی به نتایج بهتر، اتوماسیون تجاری خود را به حداکثر میرسانند و از هر دو فناوری استفاده میکنند.
پردازش تجارت با خودکار کردن گردش کار توسط BPM
مدیریت فرآیند تجارت (BPM) چیست؟
BPM، نحوه ایجاد، ویرایش و تجزیه و تحلیل شرکت برای فرآیندهای قابل پیش بینی است که هسته اصلی کار آن را تشکیل میدهد.هر بخش در یک شرکت وظیفه خاصی دارد که مقداری مواد اولیه یا داده را گرفته و آنها را به چیز دیگری تبدیل میکند. هر بخش ممکن است دوازده یا تعداد بیشتری فرآیند اصلی داشته باشد. مدیریت فرآیند کسب و کار یک رشته سازمانی است که در آن شرکت یک قدم به عقب رفته و تمام فرآیندها را به طور کلی و جداگانه بررسی میکند. BPM وضعیت فعلی را تجزیه و تحلیل میکند و زمینه های بهبود را برای ایجاد یک سازمان موثر و کارآمدتر شناسایی میکند.
موسسهBPM ، مدیریت فرآیند تجارت را اینگونه تعریف میکند:
بهبود و مدیریت فرآیندهای تجاری برای دستیابی به سه نتیجه مهم برای یک شرکت مشتری محور مبتنی بر عملکرد: 1) وضوح جهت استراتژیک، 2) هم ترازی منابع شرکت و 3) نظم و انضباط در کارهای روزمره را افزایش میدهد. ائتلاف مدیریت گردش کار، BPM.com و چندین منبع دیگر از تعریف زیر برایBPM استفاده میکنند:
بر اساس تعریف آنها، مدیریت فرآیند کسب و کار (BPM) رشتهای است که شامل هر ترکیبی از مدلسازی، اتوماسیون، اجرا، کنترل، اندازه گیری و بهینهسازی جریان فعالیتهای تجاری، در حمایت از اهداف شرکت، کارمندان، مشتریان و شرکا در داخل و خارج از مرزهای شرکت است.
انجمن متخصصین مدیریت فرآیند تجارت، BPM را چنین تعریف میکند:
BPM ، راهکاری منظم برای شناسایی، طراحی، اجرا، اندازه گیری، مستند سازی، نظارت و کنترل فرآیندهای تجاری خودکار و غیر خودکار به منظور دستیابی به نتایج سازگار و هدفمند همسو با اهداف استراتژیک سازمان است. مدیریت فرآیند تجارت، شامل تعریف، بهبود، خلاقیت و مدیریت عمدی، مشارکتی و به طور فزاینده با کمک فناوری فرآیندهای کسب و کار end-to-end است که نتایج تجارت را هدایت و ارزش آفرینی میکند. علاوه بر این، سازمان را قادر میسازد تا اهداف تجاری خود را با چابکی بیشتری برآورده کند. BPM یک شرکت را قادر میسازد تا فرآیندهای تجاری را با استراتژی تجاری خود هماهنگ کند که از طریق بهبود فعالیتهای خاص یا در یک بخش خاص، در سراسر شرکت یا بین سازمانها منجر به عملکرد بهتر کلی شرکت میشود.
علاوه بر این، گارتنر BPM را به شرح زیر تعریف میکند:
" BPM نظم در مدیریت فرآیندها به جای وظایف است. در واقع، مدیریت فرآیند کسب و کار، به عنوان ابزاری برای بهتر شدن عملکرد تجاری و چابکی عملیاتی میباشد. مطابق این تعریف، فرآیندها در محدودههای سازمانی قرار دارند که افراد را بهم پیوند، جریان اطلاعات، سیستمها و سایر داراییها را ایجاد و در نهایت به مشتریان و اعضای سازنده ارزش ارائه میدهد.
معمولا BPM با مجموعه (BPMS) BPM اشتباه گرفته میشود. BPM یک رشته حرفهای است که توسط افراد انجام میشود، در حالی که BPMS مجموعهای از ابزارهاست که برای کمک به متخصصان BPM در رسیدن به اهداف خود طراحی شده است.
مفهوم BPM
آیا BPM مانند مدیریت وظیفه یا پروژه است؟
BPM نه مدیریت وظیفه است که روی وظایف فردی متمرکز است و نه مدیریت پروژه که جریانهای یک بار یا غیرقابل پیش بینی را کنترل میکند.مدیریت وظیفه در مورد مدیریت یا سازماندهی مجموعه فعالیتهایی است که از یک پروژه ناشی میشود. این پروژهها غالبا یکبار مصرف بوده و قابل تکرار نیستند. وقتی این پروژهها مانند کارهای ساختمانی به خوبی سازماندهی شوند، از یک نرم افزار مدیریت پروژه مانند 'Microsoft Project' استفاده میشود. Trello ، Asana یا Kissflow Project ابزار خوبی برای مدیریت وظایف در پروژههای موقت هستند.
مدیریت فرآیند تجارت یا BPM بیشتر بر روی فرآیندهای تکراری و مداوم متمرکز است که از الگوی قابل پیش بینی یا مدیریت فرآیند پیروی میکنند.
تمرکز مدیریت فرآیند تجارت بر روی فرآیندهای تکراری و مداوم
چرا BPM مهم است؟
عملیات هر کسب و کار شامل مجموعهای از فرایندها است که بارها و بارها تکرار میشوند. این فرایندها هسته اصلی آن تجارت را تشکیل میدهند. تمام مشاغل، در هر حوزه کاری با اطلاعات، مواد یا گاهی اوقات هر دو اینها کار میکنند که این دادهها یا مواد میتوانند دگرگون شوند. به عنوان مثال، مواد اولیه ممکن است در یک کالای قابل فروش تولید شوند. دادهها ممکن است به یک گزارش تبدیل شوند. هر حوزه تجاری احتمالا مسئول تعداد قابل توجهی از فرآیندهاست.
BPM، هر یک از این فرایندها را تجزیه و تحلیل میکند. به صورت جداگانه به آنها نگاه میکند و شامل تجزیه و تحلیل چگونگی تأثیر فرآیندهای مختلف بر یکدیگر است. ایده BPM به این شکل است که ابتدا اطلاعات خوبی در مورد وضعیت فعلی این فرایندها بدست آورد. مرحله بعدی شناسایی محل بهبود فرآیندهاست. هدف نهایی، کارآیی بیشتر سازمان است. مهم است که درک کنیم مدیریت فرآیند کسب و کار، مدیریت وظیفه نیست. وظایف مربوط به پروژه هستند در حالی که فرآیندهای کسب و کار مربوط به عملیات اصلی یک تجارت میباشند. با این حال، پروژهها اغلب نتیجه مدیریت فرآیند تجارت هستند. به عنوان مثال، BPM، میتواند اضافه کارها را در فرآیند ثبت سفارش در یک خرده فروش آنلاین شناسایی کند. این مسئله منجر به پروژهای میشود که شامل تحقیق و انتخاب بسته نرم افزاری جدید باشد که پروژه به یک سری وظایف تقسیم میشود.
در صورت عدم سازماندهی و سیستم سازی، فرآیندهای ضعیف تجاری میتوانند منجر به ضرب و شتم شوند. در سطح فردی، افراد فقط یک قسمت از یک فرآیند را میبینند و تعداد کمی از افراد میتوانند اثرات کامل یک فرآیند را بررسی کنند، جایی که شروع میشود و به پایان میرسد، دادههای کلیدی مورد نیاز و جایی که گلوگاهها و ناکارآمدیهای بالقوه وجود دارد.
فرآیندهای بی نظم و هرج و مرج به کسب و کار آسیب میرساند و منجر به یک یا چند مورد از سناریوهای زیر میشود:
- وقت تلف شده
- خطاهای بیشتر
- افزایش سرزنش
- کمبود داده
- روحیه کارمندان
با استفاده از BPM، سازمانها میتوانند فرآیندهای خود را بهبود بخشیده و تمام جنبههای عملکرد را به صورت مطلوب حفظ کنند.
مراحل چرخه عمر BPM
فعالیتهای مدیریت فرآیند کسب و کار (BPM) را میتوان به دلخواه در دسته هایی مانند طراحی، مدلسازی، اجرا، نظارت و بهینه سازی دسته بندی کرد. بنابراین، چرخه زندگی BPM به شرح زیر میباشد:
مراحل چرخه عمر BPM
مرحله 1: طراحی
مرحله طراحی شامل شناسایی فرآیندهای موجود و طراحی فرآیندهای "آینده" است. زمینههای مورد تمرکز شامل نمایش جریان فرآیند، عوامل موجود در آن، هشدارها و اعلانها، تشدیدها، روشهای عملیاتی استاندارد، توافقنامههای سطح خدمات و سازوکارهای واگذاری وظایف است. چنانچه فرآیندهای موجود در نظر گرفته شوند، هدف این مرحله اطمینان از یک طراحی جدید صحیح و کارآمد است.
طراحی
بهبود پیشنهادی میتواند در گردش کار انسان به انسان، انسان به سیستم یا سیستم به سیستم باشد و ممکن است چالشهای نظارتی، بازار یا رقابتی را که کسب و کارها با آن روبرو هستند، هدف قرار دهد. فرآیندهای موجود و طراحی یک فرآیند جدید برای برنامههای مختلف باید هماهنگ شوند و باعث قطع عمده روند نشوند. اکثر فرآیندها شامل یک فرم برای جمعآوری دادهها و یک گردش کار برای پردازش آنهاست. فرم خود را آماده و مشخص کنید که در جریان کار چه کسی صاحب هر وظیفه (task) است.
مرحله 2: مدلسازی کنید
مرحله مدلسازی از نظر تئوری بررسی و ترکیبی از متغیرها را معرفی میکند (به عنوان مثال، تغییرات در اجاره یا هزینه های مواد که نحوه عملکرد را در شرایط مختلف تعیین میکند). همچنین، ممکن است شامل اجرای "تجزیه و تحلیل چه میشود" بر روی فرایندها باشد، به عنوان مثال، "اگر من 75٪ منابع برای انجام همان کار را داشته باشم چه میشود؟" "اگر بخواهم همان کار را برای 80٪ هزینه فعلی انجام دهم چه خواهد شد؟"
مدلسازی
در این، مرحله روند کلی را در یک طرح بصری نشان دهید. جزئیات مانند مهلتها و شرایط را اصلاح کنید تا ایده روشنی از توالی وقایع و جریان دادهها در فرآیند ارائه دهید. در این بخش میتوانید دستورالعملهای دقیق برای مدلسازی BPM (https://kissflow.com/bpm/business-process-modeling/) را مشاهده کنید.
مرحله 3: اجرا کنید
اجرای فرآیند کسب و کار به طور کلی در مورد تصویب یک فرآیند تجاری کشف شده و مدلسازی شده است. اجرای یک فرآیند تجاری به صورت دستی یا خودکار یا با ترکیبی از کارهای دستی و خودکار کسب و کار انجام میشود. فرآیندهای دستی کسب و کار، انسان محور است در حالی که فرآیندهای تجاری خودکار، نرم افزار محور هستند. اتوماسیون فرآیند کسب و کار شامل روشها و نرم افزارهایی است که برای اتوماسیون فرآیندهای تجاری به کار گرفته شده اند.
اجرا
اتوماسیون فرآیند تجارت در لایه فرآیند تجارت یا لایه ارائه دهنده مصرف کننده از SOA Reference Architecture انجام و تنظیم میشود. مجموعههای نرم افزاری BPM مانند BPMS یا iBPMS یا سیستم عاملهای کم کد در لایه فرآیند کسب و کار قرار گرفتهاند. در حالی که نرم افزار اتوماسیون فرآیند رباتیک در حال ظهور، اتوماسیون فرآیند کسب و کار را در لایه ارائه (presentation) انجام میدهد، بنابراین در سیستمهای کاربردی موجود، غیر تهاجمی محسوب و از آن جدا میشود.
یکی از راههای خودکارسازی فرآیندها، توسعه یا خرید برنامهای است که مراحل مورد نیاز فرآیند را اجرا کند. با این حال، در عمل، این برنامه ها به ندرت تمام مراحل فرآیند را به طور دقیق یا کامل اجرا میکنند. روش دیگر، استفاده از ترکیبی از نرم افزار و مداخله انسانی است. با این حال، این روش پیچیدهتر است و روند مستندسازی را دشوار میکند.
در پاسخ به این مشکلات، شرکتها نرم افزاری را تولید کردهاند که روند کامل تجارت (همانطور که در فعالیت طراحی فرآیند توسعه یافته است) را به زبان رایانهای تعریف میکند که کامپیوتر میتواند مستقیما آن را اجرا کند. مدلهای فرآیند را میتوان از طریق موتورهای اجرایی، اجرا کرد که فرآیندها را مستقیما از مدل خودکار میکنند (به عنوان مثال، محاسبه برنامه بازپرداخت وام) یا اگر مرحلهای برای خودکار سازی بسیار پیچیده باشد، مدلسازی فرآیند کسب و کار (BPMN) قابلیت front-end برای ورود انسان را فراهم میکند. در مقایسه با هر یک از رویکردهای قبلی، اجرای مستقیم تعریف فرآیند میتواند سادهتر باشد و بنابراین بهبود آن آسانتر است. با این حال، اتوماسیون تعریف فرآیند به زیرساختهای انعطافپذیر و جامعی نیاز دارد که معمولا اجرای این سیستمها را در یک محیط قدیمی فناوری اطلاعات منتفی میداند.
قوانین کسب و کار توسط سیستمها برای ارائه تعاریف مربوط به رفتار استفاده شده است و میتوان از موتور قاعده تجارت برای اجرا و حل و فصل فرآیندها استفاده کرد.
ابتدا این فرآیند را با آزمایش مستقیم آن با گروه کوچکی اجرا کنید و سپس آن را برای همه کاربران باز کنید. اطمینان حاصل کنید که دسترسی به اطلاعات حساس را محدود کردهاید.
مرحله 4: نظارت کنید
نظارت شامل ردیابی فرآیندهای منفرد است، بنابراین اطلاعات مربوط به وضعیت آنها به راحتی دیده و آماری از عملکرد یک یا چند فرآیند ارائه میشود. نمونهای از این ردیابی به این شکل است که میتوان وضعیت سفارش مشتری را تعیین کرد (به عنوان مثال سفارش وارد شده، در انتظار تحویل، فاکتور پرداخت شده است) تا مشکلات عملکرد آن شناسایی و اصلاح شود.
علاوه بر این، میتوان از این اطلاعات برای کار با مشتریان و تأمینکنندگان برای بهبود فرآیندهای متصل به آنها استفاده کرد. به عنوان مثال، میتوان به تدابیر مربوط به سرعت پردازش سفارش مشتری یا پردازش تعداد سفارش در ماه گذشته اشاره کرد. این اقدامات به سه دسته زمان چرخه، میزان نقص و بهرهوری تقسیم میشوند.
میزان نظارت به این مسئله بستگی دارد که کسب و کار میخواهد چه اطلاعاتی را ارزیابی و تجزیه و تحلیل کند و اینکه چگونه تجارت میخواهد در زمان واقعی، نزدیک به زمان واقعی یا موقت کنترل شود. در اینجا، نظارت بر فعالیتهای تجاری (BAM) ابزارهای نظارتی را که به طور کلی توسط BPMS ارائه میشود، توسعه و گسترش میدهد.
نظارت
فرایند کاوی مجموعهای از روشها و ابزارهای مربوط به نظارت بر فرآیند است. هدف از فرآیند کاوی، تجزیه و تحلیل گزارش وقایع استخراج شده از طریق نظارت بر فرآیند و مقایسه آنها با یک مدل فرآیند پیشین است. فرآیند کاوی به تحلیل گران فرآیند اجازه میدهد تا اختلاف بین اجرای واقعی فرآیند و مدل پیشین را تشخیص داده و همچنین گلوگاهها را تجزیه و تحلیل کنند.
پیش بینی فرآیند، پیش بینی تجارت مربوط به استفاده از داده کاوی، یادگیری ماشین و سایر تکنیکها برای پیش بینی اتفاقاتی است که قرار است با اجرای نمونههای یک فرآیند کسب و کار رخ دهد که به شما این امکان را میدهد که زمان چرخه آینده، مسائل مربوط به انطباق و غیره را پیش بینی کنید. تکنیکهای پیش بینی فرآیند تجارت شامل ماشینهای بردار پشتیبانی، رویکردهای یادگیری عمیق و جنگل تصادفی است.
هنگام انجام روند کار، فرآیند BPM را تحت نظر داشته باشید. از معیارهای مناسب برای شناسایی پیشرفت، اندازهگیری کارایی و تعیین محل گلوگاه استفاده کنید. در لینک زیر مقاله مفصلتری در مورد این مرحله آورده شده است.
(https://kissflow.com/bpm/business-process-monitoring-streamline-processes/)
مرحله 5: بهینه سازی کنید
بهینه سازی فرآیند شامل بازیابی اطلاعات عملکرد فرآیند از مرحله مدلسازی یا نظارت است. شناسایی گلوگاههای بالقوه یا واقعی و فرصتهای بالقوه برای صرفه جویی در هزینه یا سایر پیشرفتها؛ با استفاده از این پیشرفتها در طراحی فرآیند انجام میشود. ابزارهای استخراج فرآیند قادر به کشف فعالیتهای مهم و گلوگاهها هستند و ارزش تجاری بیشتری را ایجاد میکنند.
همانطور که تجزیه و تحلیل میکنید، به تغییراتی که باید در فرم یا گردش کار شما ایجاد شود، توجه کنید تا کارآیی بیشتری داشته باشد و مراحل بهبود فرآیند کسب و کار را در نظر بگیرید.
بهینه سازی
انواع مختلف مدیریت فرآیند کسب و کار کدامند؟
سیستمهای BPM را میتوان براساس هدفی که در نظر گرفتهاند، دستهبندی کرد. در اینجا سه نوع مدیریت فرآیند تجارت وجود دارد:
BPM ادغام محور
این نوع سیستم مدیریت فرآیند کسب و کار، پردازشهایی را انجام میدهد که در درجه اول بین سیستمهای موجود شما بدون درگیری زیاد انسان (به عنوان مثال HRMS ، CRM ، ERP) قرار دارند. یکپارچهسازی سیستمهای BPM دارای اتصالات گسترده و دسترسی API هستند تا بتوانند فرآیندهایی را ایجاد کنند که سریع حرکت میکنند.
BPM کاربر محور
BPM کاربر محور برای آن دسته از فرآیندهایی است که در درجه اول توسط انسان انجام میشود. این سیستمهای مدیریت فرآیند کسب و کار، اغلب مصوبات و وظایف زیادی را توسط افراد انجام میدهند. این سیستم عاملها در یک رابط کاربری دوستانه، اعلانهای آسان و ردیابی سریع بسیار عالی هستند.
BPM سند محور
این راه حلهای مدیریت فرآیند کسب و کار زمانی لازم است که یک سند (به عنوان مثال یک قرارداد یا یک توافق نامه) در هسته اصلی فرآیند باشد. آنها مسیریابی، قالببندی، تأیید و امضای سند را هنگام انجام کارها از طریق گردش کار امکان پذیر میکنند. اکثر سیستمهای BPM، میتوانند عناصر هر یک از اینها را در خود جای دهند، اما هر یک از آنها معمولا دارای یک تخصص هستند.
مزایای استفاده از مدیریت فرآیند کسب و کار یا BPM چیست؟
مزایای BPM
در اینجا برخی از مزایای اصلی استفاده از BPM در تجارت شما ذکر شده است:
-
کنترل فرآیندهای بی نظم و ناپایدار را بدست آورید
-
ایجاد، نقشه برداری، تجزیه و تحلیل و بهبود فرآیندهای تجاری
-
عملیات روزمره را با کارآیی بیشتری اجرا کنید
-
اهداف بزرگتر سازمانی را تحقق بخشید
-
به سمت تحول دیجیتال حرکت کنید
-
بهبود و بهینه سازی عملیات درهم را انجام دهید.
-
هنگام حرکت موارد فردی، از نزدیک ردیابی کنید.
در ادامه این مقاله، با جزئیات بیشتری به مزایای BPM برای تجارت شما پرداخته میشود:
https://www.chargoon.com/blog/1399/06/12/استقرار-مدیریت-فرآیند-کسب-و-کار/
1- توانایی BPM برای کمک به مشاغل در کاهش هزینه ها
کاهش هزینه ها با BPM
در یک نظرسنجی انجام شده در سال 2018 توسط RedHat، بیش از 50 درصد از شرکتکنندگان، پس انداز را به عنوان دلیل اصلی پذیرش BPM تشخیص دادهاند. شرکتها برای اینکه عملکردی ثابتی داشته باشند، باید روی کاهش هزینه ها تمرکز کنند.
مهم است که به یاد داشته باشید که BPM، با درک آغاز میشود. در بسیاری از موارد، این به معنای شناسایی هر فرآیند تجاری است. سپس، میتوانید مراحل اساسی را عملی کرده و چگونگی کارکرد آن را مشاهده کنید.
سپس، آن فرآیندها با جزئیات ترسیم میشوند. نقشههای فرایند بینش خوبی در مورد مدت زمان، منابع مورد نیاز، فرکانس و هزینههای موجود ارائه میدهند. این مراحل اغلب باید بین چندین تیم هماهنگ شود، زیرا مهمترین فرآیندهای یک سازمان اغلب یک یا چند حوزه کسب و کار را لمس میکند.
هنگامی که فرآیند نقشهبرداری به پایان رسید، تشخیص محل هزینه ها بسیار آسانتر است. این امر میتواند با حذف افزونگی ها، شناسایی موارد کنترل کیفیت و برجسته سازی بیش از حد مواد و هزینههای کار حاصل شود. البته کاهش هزینه فقط یکی از مزایای این فرآیند است.
نقشه فرآیند BPM
همچنین، BPM به سازمانها کمک میکند تا فرآیندهایی که فاقد ارزش لازم برای صرف وقت و سرمایهگذاری هستند، را به خوبی شناسایی کنند. گاهی اوقات، میتوان این فرآیندها را از بین برد و در بعضی موارد دیگر، آنها میتوانند به خارج از کشور جذب شوند. به عنوان مثال، یک شرکت چند ملیتی ممکن است تشخیص دهد که بهتر است کارهای محلی خود را به خارج از کشور برون سپاری کند.
2- تشخیص خواسته های جدید مشتری و ارائه پاسخ مناسب به آنها بوسیله BPM
مشاغل موفق باید پاسخگو باشند. آنها باید بتوانند خواسته ها و ترجیحات مشتری را تغییر و سریعا واکنش نشان دهند. این بخش دیگری است که یک استراتژی موفق BPM میتواند واقعا به تصمیم گیرندگان کمک کرد کند.
یکی از تغییراتی که اخیرا در نحوه مدیریت فرآیند مشاهده شده این است که فرآیندها بیشتر بر مشتری تمرکز داشته و در اطراف بهرهوری متمرکز نیستند. به جای پرسیدن چگونگی بهبود فرآیندها برای بیرون آوردن سریع و کارآمدتر محصول، اکنون ذینفعان میخواهند فرآیندها را بهبود بخشند تا نیازهای مشتری را بهتر برآورده کنند. این مسئله تأثیر مستقیمی بر معیارهایی مانند رضایت و حفظ مشتری دارد. بعلاوه، اصلاح فرآیندهای کسب و کار به گونهای که نیازهای مشتری را برآورده کنند، اغلب منجر به پیشرفتهای مهم دیگری میشود که افزایش بهرهوری و کارایی را به دنبال دارد.
نرم افزارهای BPM مانند Process Street میتواند به عنوان ابزاری برای مدلسازی ایده های جدید فرآیند مشتری، مورد استفاده قرار گیرد. سپس، میتوان این موارد را در شرایط مختلف اجرا کرد. یک راه حل خوب BPM به شما این امکان را میدهد تا قبل از اجرای تغییرات در شرایط تولید، آنها را آزمایش کنید.
Process Street
با تمرکز بر نیازهای مشتریان، مدیران کسب و کار میتوانند روندهای تغییر یافته در نیازها و ترجیحات مشتری را شناسایی کنند. در اینجا برخی از سایر مزایای تغییر روندها به گونه های است که مشتری مدار باشند، آورده شده است:
-
تأمین نیازهای مشتری اغلب به طور غیر مستقیم منجر به بهبود بهرهوری میشود.
-
فرآیندها انعطاف پذیرتر میشوند تا به نیازهای متغیر پاسخ دهند.
-
یک رویکرد مبتنی بر راه حل را تشویق میکند.
-
فرآیندها را میتوان با هدف جدید و بهبود تجارب مشتری مهندسی کرد.
-
نوآوری تشویق میشود.
-
نرم افزار BPM به شما این امکان را میدهد تا با کنترل کیفیت داخلی، تغییرات را سریع انجام دهید.
3- درک شرکتها از کارآمدی پایین مدلهای قدیمی تجاری
اگر شرکت شما طبق یک مدل تجاری منسوخ شده کار کرده باشد، امروز وقت آن است که تغییرات را ایجاد کنید، نه در زمانهای آینده. شما به سادگی نمیتوانید تغییراتی را که در اطراف شما اتفاق میافتد نادیده بگیرید. همه موارد فناوری، مردم، عادات مشتری، تغییر شرایط اقتصادی-اجتماعی به ایجاد یک تغییر سریع در چشم انداز شما کمک میکنند. اگر نتوانید در زمان مناسب تغییرات صحیح را ایجاد کنید، در واقع تضمین میشود که رقبا در هر مرحله از شما پیشی بگیرند.
BPM به شما کمک میکند تا فرآیندهای فعلی خود را درک کرده و فرآیندهای جدیدی ایجاد کنید. در حقیقت، گزارشی از گارتنر توضیح میدهد که چگونه BPM میتواند اطمینان حاصل کند که تحول تجاری با موفقیت اتفاق میافتد. یکی از جزئیات گزارش وی، این است که مشاغل ایجاد کننده تغییر، باید نتایج جدید کسب و کار را شناسایی کنند.
کنترل و توسعه اجزای سیستمهای مدیریت
در اینجا چند اقدام مهم دیگر نیز وجود دارد:
-
یک راه حل موثر BPM به صاحبان مشاغل کمک میکند تا فرآیندهایی را که باید برای بدست آوردن نتایج مورد نیاز خود شامل میشوند، شناسایی کنند.
-
نه تنها به طور کلی، بلکه برای هر پروژه، شناسایی آینده محل کسب و کار مهم است. موفقیت یا عدم موفقیت یک پروژه میتواند به این مسئله بستگی داشته باشد که یک راه حل موثر BPM از قبل وجود دارد یا نه؟
-
نقاط ضعف باید مشخص شود که بتوان تغییرات را ایجاد کرد تا اطمینان حاصل شود که سازمان از توانایی های مورد نیاز برای حرکت به سمت جلو برخوردار است.
4- افزایش بهرهوری به کمک مدیریت فرآیند تجارت
با افزایش رقابت و شرایط بقا بیشتر، شرکتها باید در بهترین حالت ممکن کار کنند. BPM میتواند به افزایش بهرهوری کمک کند و شرکتها را قادر میسازد به خدمات بیشتری را به مشتریان ارائه دهند. یک نمونه از این شرکتها، آدیداس است که یک روند اساسی را طی کرد که منجر به تحقق چندین هدف سازمانی شد، یکی از آنها بهبود بهره وری بود. به طور خاص، آنها قادر به کاهش زمان تاخیر بین قرار دادن سفارش و قابل مشاهده بودن سفارشات در سیستم بودند. این امر منجر به پر کردن سریعتر و کارآمدتر سفارشات میشود. تمام این موارد، به لطف نوع تجزیه و تحلیل عینی بود که مدیریت خوب فرآیند تجارت ایجاد میکند. بدون BPM، شرکت احتمالا این ناکارآمدی را تشخیص نخواهد داد.
5- افزایش شانس شرکتهای استفاده کننده از BPM برای ادامه رقابت
افزایش موارد باطله به علت ناکارآمدی فرآیندها
اگر شرکتی نتواند از پس رقبای خود برآید، خود را به سرعت کنار میزند که میتواند منجر به سقوط آن میشود. وقتی فرآیندهای شما تکراری و ناکارآمد باشند، پر از زباله میشوند، این بدان معناست که شما وقت کافی برای تمرکز بر تحقیق و توسعه یا سایر مراحل را ندارید که باعث میشود شرکت شما از رقابت دور شود. این بدان دلیل است که بدون ساده سازی فرآیندهای کسب و کار، تمرکز شما همیشه بر عملیاتی خواهد بود که نوآوری را محدود و اجازه میدهد موارد ناکارآمد (waste) ایجاد شوند. وقتی فرآیندهای کسب و کار قابل اعتماد و کارآمد باشند، کسب و کار شما منابع بیشتری را خواهد داشت که میتواند آنها را به رشد و توسعه بیشتر اختصاص دهد.
6. BPM و سهولت در حفظ مشتری
به دست آوردن مشتریهای جدید به اندازه کافی دشوار است و حفظ آنها حتی میتواند یک چالش بزرگتر باشد. با این حال، حفظ مشتری، ROI بسیار بیشتری نسبت به تبدیل مشتری جدید دارد. انجام این کار هزینه کمتری دارد و مشتریان موجود با گذشت زمان سود بیشتری را ارائه میدهند.
وقتی معیارهایی مانند بهرهوری و نوآوری را بهبود میبخشید، به احتمال زیاد مشتریان از تجارت شما راضی خواهند بود. این مسئله منجر به بهبود احتباس میشود. اگر بتوانید استفاده خود از BPM را برای ایجاد تجارب بهتر مشتری تراز کنید، از این پاداش بهره خواهید برد. این موضوع بسیار مهم است، زیرا 67٪ از مشتریان اظهار میکنند که تجربه ضعیف، دلیل اصلی آنها در کنار گذاشتن محصول یا خدمات است.
با گره خوردن پشتیبانی مشتری، موفقیت و خدمات در سایر فعالیتهای شرکت خود از طریق یک رویکرد BPM یکپارچه، میتوانید حتی بیشتر توسعه دهید.
7. استاندارد سازی فرآیندهای شما با استفاده از BPM
برای یک شرکت مهم است که یک برنامه استراتژیک و روشنی از نحوه انجام کارها داشته باشد. BPM به شما کمک میکند تا فرآیندهای شرکت خود را استاندارد کنید. وقتی فرآیندها استاندارد نباشند، کنترل کیفیت از جمله مواردی است که دشوار میشود.
استانداردسازی فعالیتها با استفاده از BPM
در ادامه برخی از سایر مزایایی که میتوانید با استفاده از BPM برای استاندارد کردن نحوه انجام کارها در سازمان خود متوجه شوید، آورده شده است:
-
زمانی که فرآیندها استاندارد شوند، بهبود آنها در آینده آسانتر میشود. فرآیندها در فرآیند استاندارد سازی ثبت میشوند. همچنین، میتوانید فرآیندها را استاندارد کنید، سپس مراحل بهبودی فرآیند تجارت (BPI) را انجام دهید.
-
فرآیندهای استاندارد منجر به بهره وری بیشتر و افزایش تولید میشود. هنگام استاندارد کردن، بهترین روشها را برای استفاده شناسایی کنید. سپس، میتوانید آنها را سر جای خود قرار دهید و در سراسر سازمان منتشر کنید.
-
پردازش با استانداردسازی بسیار آسانتر است. میتوان به استخدامهای جدید، همه موارد یکسان را آموزش داد. نقل و انتقالات کارمندان و سایر حرکتهای جانبی را نیز تصور کنید. وقتی فرآیندهای عملیاتی، استاندارد میشوند، در روشهای جدید به میزان قابل توجهی نیاز به آموزش مجدد کارکنان وجود دارد.
-
هنگامی که فرآیندهای استاندارد دارید، میتوانید زمان بندی آنها را در زمانهای مورد نیاز، شروع کنید. فرآیندهای استاندارد سازی شده، به شما کمک میکند تا اقدامات مربوط به تجارت شخصی خود را درک کرده و از آنها پیشگیری کنید.
8- همکاری بین بخشی با کمک BPM
همه افراد در یک شرکت باید متحد باشند و برای رسیدن به یک هدف مشترک با یکدیگر کار کنند. BPM به بهبود همکاری بین بخشی کمک میکند که مزایای بینظیری برای شرکت دارد. بدون BPM، حوزههای مختلف تجاری ممکن است کاملا از نحوه ارتباط یا تعارض فرآیندهای آنها با یکدیگر بی اطلاع باشند. این مسئله به دو صورت اتفاق میافتد. ابتدا، در مرحله نقشه برداری و استاندارد سازی فرآیند، مناطق و تیمهای مختلف تجاری باید با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. آنها باید فرایندهایی را که به اشتراک گذاشته میشوند، شناسایی و مکانهای اضافی را مشخص کنند. همچنین، باید تعین شود که در چه مواردی اطلاعات و تخصصهای مشترک مفید هستند. در مرحله بعدی، با ادامه استراتژیهای ایجاد شده از طریق BPM، این همکاری به پیشرفت خود ادامه میدهد.
9- BPM و بهبود بخشیدن به ایمنی، امنیت و انطباق
افزایش ایمنی و امنیت با BPM
اکثر اوقات، مسائل مربوط به ایمنی، امنیت و انطباق از عدم شفافیت ناشی میشود. به عنوان مثال، یک کار مهم که توسط یک حوزه تجاری کنترل میشود، نظارت لازم را انجام نمیدهد. بعدا مشخص میشود که فرایندهای انجام شده برای تکمیل آن با رعایت استانداردهای انطباق ندارد و یا شاید ناامن است. در نتیجه، این شرکت میتواند خود را از قوانین یا استانداردهایی که توسط سازمانهای مختلف دولتی یا نهادهای صدور مجوز تعیین شده است، نامناسب ببیند.
با استفاده از یک طرح جامع BPM، این فرایندها در تاریکی باقی نمیمانند. در عوض، ذینفعان از مسائل مربوط به انطباق آگاه میشوند، بهتر میتوانند در مورد هرگونه تغییر به روز باشند و اطمینان حاصل کنند که کلیه فرایندها از نظر ایمنی و انطباق با استانداردهای امنیتی داخلی و خارجی مطابقت دارند. این موضوع میتواند به کاهش قابل توجه مسئولیت و نگرانیهای ایمنی کمک کند.
مثالهایی از مدیریت فرآیند کسب و کار (BPM)
منابع انسانی (HR)
آیا تا به حال احساس کردهاید که روند پردازش سازمان شما بسیار پیچیده و آشفته است؟ آیا بخش منابع انسانی شما از داوطلبان میخواهد فرمهای کاغذی را که باعث خستگی آنها میشود، پر کنند؟ این به این دلیل است که بخش منابع انسانی شما فاقد اصل مدیریت فرآیند تجارت است. BPM، به شما کمک میکند تا فرآیندهای منابع انسانی خود را از end-to-end خودکار کنید و در نتیجه هزینه، زمان و فرم کاغذ را کاهش دهید.
خودکار کردن منابع انسانی
فروش (Sales)
در بیشتر سازمانها، تیم فروش برای تأیید فاکتورهای فروش مدت زمان زیادی را صرف هماهنگی با تیم حسابهای دریافتنی (AR) میکند. حتی اشتباه تایپی در فاکتورها، زندگی فروشندگان را خراب میکند. این درست جایی است که BPM نمایان میشود، زیرا فرآیند تأیید فاکتور را خودکار میکند، در نتیجه احتمال خطاهای دستی و توضیحات رفت و برگشت بین فروشندگان و تیم AR از بین میرود.
خودکار کردن تایید فاکتور
دارایی (Finance)
هر روز یک تیم مالی با فرمهای کاغذی و ایمیل بمباران میشود، زیرا هر چیزی که شامل پول میباشد باید از طریق آنها عبور کند. به عنوان مثال، اگر تیم مدیریت دارایی بخواهد 50 لپ تاپ خریداری کند، آنها سهمیه های را که از فروشنده دریافت کرده اند، برای تأیید به تیم مالی ارسال میکنند. این فقط یک مورد است. تصور کنید که روزانه چه تعداد ایمیل و فرم کاغذی از تیمهای مختلف دریافت میکنند. بدون وجود یک سیستم در اختیار، مدیریت همه اینها برای آنها دشوار است. سیستم مدیریت فرآیند تجارت (BPM) به آنها کمک میکند تا تمام این موارد را مدیریت کنند.
تایید امور مالی توسط سیستم BPM
ویژگیهایی که هر ابزار مدیریت فرآیند تجاری شایسته باید داشته باشد
اکنون که میدانید چرا دقیقا یک سیستم BPM ضروری است، در ادامه لیستی از ویژگیهایی که یک سیستم مدیریت فرآیند کاری خوب باید داشته باشد، آورده شده است.
-
ابزار نمودار سازی فرآیند بصری
-
طراح فرم Drag-and-drop
-
کنترل دسترسی مبتنی بر نقش
-
پشتیبانی موبایل
-
ویژگیهای مدیر قدرتمند
-
ورود به سیستم (SSO)
-
ادغام با سیستمهای نرم افزاری موجود
-
گزارشها و تجزیه و تحلیلها
-
عملکرد برای پایگاههای کاربر بزرگ
-
معیارهای عملکرد فرآیند